سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 


بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

 

 

 

 

 

به نام خدائی که رحمن است و رحیم

 

 

صفات خداوند بسیار متعدد هست کما اینکه درلیالی قدر حضرت حق جل جلاله را با هزار صفت مناجات می کردیم

ولکن دربین این همه صفات مختلف و متعدد که هر کام به تنهائی مظهر خداوند هستند دو صفت بسیار به کار رفته و این دو انقدر مهم هستند که خداوند دوست دارد ما بندگان برای شروع هر کاری ابتدا خدا را با ان دو صفت استغاثه کنیم

سرّ این قضیه در این است که رحمت خدا مقدم بر غضبش شده و این یک قاعده کلی و اصل در برخورد خدا با تمام مخلوقاتش میباشد

وقتی یک نگاهی به کلمات اهل بیت عصمت وطهارت {علیهم السلام}بیندازیم به این مطلب پی میبریم:

   **************
امام باقر(ع): به محمدبن مسلم فرمودند: ای محمّد گناهان مومن که از آن توبه کرده، آمرزیده شده است و باید برای آینده اش پس از توبه کار نیک کند. من گفتم اگر پس از توبه و استغفار از گناهان  باز گناه کرد و باز توبه نمود؟ در پاسخ فرمودند: ای محمدبن مسلم تو پنداری که بنده مومن از گناه خویش پشیمان گردد و از آن آمرزش خواهد و توبه کند. سپس خدا توبه اش را نپذیرد گفتم: چند بار این کار را کرده و از خدا آمرزش خواسته. فرمود: هر قدر مومن از آمرزش خواهی به خدا رو کند ، و توبه کند خدا هم همان مقدار به آمرزش او باز می گردد هر چند دفعاتش فراوان باشد به راستی که خداوند زیاد آمرزنده و مهربان است و توبه را می پذیرد و از بد کرداریها می گذرد. مبادا تو مومنین را از رحمت خدا نا امید سازی


لذا باید در مقام مناجات با حبیب قلوب الصادقین جل جلاله اشک ندامت ریخت و      

   گفت: یا من سبقت رحمته غضبه    ای خدائی که رحمتش بر غضبش سبقت دارد


اهل بیت علیهم السلام مظهر تمام صفات خداوند هستند و در ایشان این {سبقت رحمت بر غضب} بسیار مشهود هست

از الطاف پیامبر خوبی و رحمت (صل الله علیه وآله وسلم) گرفته تا وجود حضرت صدیقه( سلام الله علیها )که مهریه خود را آزادی شیعیان همسرش از آتش جهنم قرار داد

تا برسد به حضرت علی ابن موسی الرضا(علیه آلاف التهیة و الثنا) در مواجحه ایشان با جلودی:


در زمان فرمانروایى هارون عباسى پس از شهادت امام کاظم علیه السلام، عدّه‏اى به فرماندهى "جلودى" که مردى سفّاک و بی‌رحم بود، مأموریت یافتند به محلّه بنى‌هاشم در شهر مدینه منوّره حمله کنند، و تمام خانه‏ها را به تاراج بکشند.

جلودى براى انجام مأموریت عازم شهر مدینه شده، و با افراد خود به محلّه بنى‌هاشم و از جمله به خانه امام کاظم علیه السلام که امام رضا علیه السلام در آنجا بودند یورش برده، و خانه آن حضرت را به محاصره خود در آورد.

حضرت رضا علیه السلام که از قصد جلودى آگاه بودند، تمام بانوان و علویان را به اطاقى برده، و خودشان در عتبه درِ آن اطاق ایستادند، جلودى با خشونت و شدّتى زیاد روبروى امام ایستاده و گفت: که من طبق دستور امیرالمؤمنین! هارون، مأموریت دارم به این اطاق هم وارد شوم و همه چیز را مصادره کنم، و این کار باید انجام پذیرد.

امام هشتم در پاسخش فرمودند: که تو همین‏جا منتظر بمان و صبر کن، من سوگند یاد مى‏کنم که هر چه این بانوان از زیورآلات و لباس و غیره دارند برایت بیاورم، جلودى نپذیرفت و بر خواسته‏اش اصرار مى‏ورزید، و حضرت امام رضا علیه السلام پیوسته مى‏فرمودند که اگر صبر کنى من قول مى‏دهم هر آنچه در اطاق و در اختیار آن مخدرات هست نزد تو بیاورم، تا این که جلودى پذیرفت.

امام وارد اطاق شده و به آن مخدّرات امر فرمودند که هر کدام جز یک پیراهن بر تن، آنچه که دارند اعم از زیورآلات، خلخال، گوشواره و حتى مقنعه‏هاى روى سرشان را به همراه تمام أثاثیه خانه به جلودى دادند.

از این واقعه مدت‌ها گذشت تا این که حضرت امام رضا علیه السلام به خراسان تشریف آورده و به اصطلاح، ولیعهد مأمون عباسى شدند، و مأمون دستور داد که تمام اطرافیان و درباریان با آن حضرت بیعت کنند، و همه بیعت کردند جز نفرات معدودى که یکى از آنها همین جلودى بود.

مأمون عباسى آن چند نفر را به جرم عدم بیعت با امام رضا علیه السلام به زندان افکند.

جلودى با آن سابقه ننگین و با آن دشمنى و هتک حرمتى که نسبت به امام رضا علیه السلام روا داشت، و با آن که با آن حضرت از بیعت هم سر باز زد، مورد لطف و عنایت و عفو حضرت رضا علیه السلام قرار گرفت به این ترتیب که یک روز بعد از زندانى شدن جلودى مأمون به خدمت امام هشتم شرفیاب شده، و موضوع زندانى شدن آن چند مخالف و از جمله جلودى را به ایشان عرض کرد، و سپس دستور داد که زندانیان احضار شوند.

امام رضا علیه السلام کنار مأمون نشسته بودند که از دور چشمشان به جلودى افتاد، با وجودى که از ظلم و ستم آن شخص دل‏آزرده بودند و مورد چپاول و هتک حرمت او قرار گرفته بودند، و بالاخره مى‏دانستند که جلودى با ایشان دشمنى آشکار دارد، با تمام اینها جلودى را عفو کرده و با لطف و مرحمت خویش از گناهان او چشم پوشیدند، و به همین جهت رو کرده به مأمون و با صورت گشاده‏اى فرمودند: این پیرمرد، جلودى را به من ببخش و آزادش کن، مأمون با صداى آهسته عرضه داشت: این همان کسی است که دختران پیغمبر را آزرده و خانه شما را چپاول کرده است!

اما جلودى از روی کینه و بغضى که نسبت به حضرت رضا علیه السلام داشت، گمان برد که آن حضرت عقوبت و مجازاتش را از مأمون مى‏خواهند، از این رو به مأمون گفت: ترا به خدا و به خدمتگذاریم به پدرت هارون سوگند مى‏دهم که خواهش این آقا را نسبت به من نپذیرى!

مأمون که وضع را چنین دید از بزرگوارى امام رضا علیه السلام و خباثت جلودى در شگفت شده و به جلودى گفت: به خدا سوگند خواهش این آقا را نسبت به تو عملى نمى‏کنم، سپس به دژخیم خودش دستور داد گردنش را بزند.

منبع: اعیان الشیعه، سید محسن امین، ج1، ص42، چاپ بیروت.



حالا جای یک سوال پییش می آید مگر اهل بیت علیهم السلام چقدر بسط ید دارند

امیر المومنین علیه السلام:نحن اذا شئنا شاء الله و اذا کرهنا کره الله الویل کل الویل لمن انکر فضلنا

حضرت می فرماید تمام اراده الهی به اراده اهل بیت (علیهم السلام) میباشد


اما مطلب پایانی اینکه

خداوند رحیم فرموده که زهرا جان رضایت من بسته به رضایت توست

شیعه و سنی نقل کرده اند

قال رسول الله (صل الله علیه وآله):

انّ الله یرضی لرضی فاطمة و یغضب لغضبها

و رضایت ایشان عام بود برای تمام مردم دعا میفرمودند الا بر عده ای که حضرت آخر عمر شریفشان از آنها رضایت نداشت{رجوع به کتاب بیت الاحزان}

وای وای و وای دو عالم بر هرکه رضایت حضرت زهرا(سلام الله علیها) را به دنبال نداشت


سر سفره رحمت تو خدایا             کسی جا ندارد که زهرا ندارد

 






تاریخ : دوشنبه 93/12/25 | 2:57 عصر | نویسنده : شیخ حسین نعیمی | نظرات ()
.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • پارسیان دانلود